در باره اصول ارتباطات چه می دانید؟

مبانی ارتباطات جمعی

سید محمد دادگران

 

نگاهی به تحولات تاریخی رسانه ها در ابتدای قرن بیست و یکم ، نشانگر آن است که تفکر انسان تا چه حد به ابزارهای ارتباطی ، از زبان به عنوان نخستین وسیله ارتباطی گرفته تا ابزارهای پیچیده انتقال اطلاعات مانند خطوط الکترونیکی و نیز ماهواره های فضایی مدیون است . شاید اگر این ابزارها وجود نداشت ، تفکر هم وجود نمی داشت .

 

ارتباط :

واژه ارتباط «communication» از ریشه لاتین به معنای اشتراک گرفته شده است . کلمه ارتباطات به صورت جمع ، در علوم ارتباطات به معنای مطالعه پیرامون ابزار و لوازم فنی این پدیده به کار می رود . حال آنکه معنای این واژه به صورت مفرد بیانگر فرایندی است که در آن ، پیام از پیام دهنده به پیام گیرنده منتقل می شود و به عبارت دیگر ، به گردش پیام بین فرستنده و گیرنده مربوط می شود .

انسان از مفهوم ارتباطات ، یک جریان دو سویه تفهیم و تفاهم میان دو موجود زنده را درک می کند . ارتباط بین دو انسان نوعی رفتار اجتماعی است که از معهوم « فاعلیت » یک قطب تا فهم ، احساس و رفتار قطب دیگر گسترده است . ارتباطات ، نوع خاصی از رفتار اجتماعی یا رفتار متقابل است که طی آن مفهوم مورد نظر مستقیماٌ به کمک علامات مختص به موضوع ، به گیرنده منتقل می شود . هر فرد برای ایجاد ارتباط با دیگران و انتقال پیامهای خود به آنها از وسایل گوناگون کمک می گیرد .

«اطلاعات» ، این ماده گرانبهای قرن حاضر به نظامهای اطلاعاتی و ارتباطی پیشرفته نیاز دارد زیرا مغز انسان دیگر یارای انباشته کردن این همه اطلاعات را ندارد از این رو صنعت الکترونیک ، نقش مهمی در نگهداری و انتقال اطلاعات پیدا می کند ، به گونه ای که کامپیوتر های امروزی هیچ گونه مشابهتی با ماشینهای حساب یا آدمهای ماشینی ندارند ، بلکه آنها به عنوان « پردازنده های اطلاعات » می توانند اطلاعات را تولید ، پرداخت ، نگهداری و عرضه کنند .

 

انواع ارتباط :

1 – ارتباط خصوصی ( بدون واسطه ، فوری و رو در رو ) .

2 – ارتباط جمعی یا عمومی ( پیام گیران ناآشنا و پراکنده – بازگشت پیام با تأخیر – سرعت عمل زیاد – تکثیر پیام – ارتباط سطحی و ناپایدار ) .

3 – ارتباط نوشتاری ( از طریق قلم ، کاغذ یا چاپ . مثل کتاب ، روزنامه ، نامه و غیره ) .

4 – ارتباط غیر نوشتاری ( از طریق امواج مثل رادیو ، تلویزیون ، تلفن و ... ) .

5 – ارتباط ملی ( از طریق وسایل ارتباط جمعی در محدوده یک کشور ) .

6 – ارتباط فرا ملی ( از طریق وسایل ارتباط جمعی در خارج از محدوده جغرافیایی کشورها ) .

7 – ارتباط کلامی ( از طریق زبان و باوسایلی مثل تلفن . . . )

8 – ارتباط غیر کلامی ( از طریق وسایلی مثل عکس ، تصویر ، علایم ...) .

9 – ارتباط انسانی ( اطلاعاتی با کمک وسایل مختلف بین افراد تبادل می شود ) .

10 – ارتباط ابزاری یا ماشینی ( گردش ابزار میان دو دستگاه مثل بلندگو و صفحه تلویزیون ) .

11 – ارتباط زمانی ( در محدوده زمانی معین مثل گزارشهای خبری ) .

12 – ارتباط غیر زمانی ( کتابخانه ) ‌.

13 – ارتباط سازمانی ( سازمانهایی مانند صدا و سیما ) ‌.

14 – ارتباط غیر سازمانی ( مثل گفتگوهای حضوری ) .

15 – ارتباط نمادین ( از طریق علائم و نشانه ها و حالات چهره ) .

 

مدلهای ارتباطی :

ارتباط زنجیره ای است که دستکم دارای سه عنصر اصلی یعنی فرستنده ، پیام و پیامگیر است . اما یکی از معروف ترین مدل های ارتباطی که تا کنون معرفی شده است ، « مدل پنج وجهی هارولد لاسول»  است . او می گوید قبل از برقراری هر ارتباط ، باید به پنج سؤال پاسخ داد :

1 – چه کسی می گوید ؟ ( پیام دهنده – گوینده پیام )

2 – چه می گوید ؟ ( محتوای پیام )

3 – در چه کانالی گفته می شود ؟ ( رسانة انتقال دهنده پیام )

4 – به چه کسی  ؟ ( مخاطب – گیرنده پیام )

5 – با چه تأثیری ؟ ( بازخورد – فید بک پیام )

 

پژوهشهای تجربی در زمینة متقاعد سازی افراد نشان می دهد که چهار عامل ، نقش تعیین کننده ای دارند :

1 – منبع پیام ( چه کسی پیام را منتقل می کند ) . مقام ، منزلت و موقعیت اجتماعی پیام دهنده .

2 – ماهیت پیام ( چگونه ارائه می شود ) . شیوه ارائه پیام و انطباق آن با سایر شرایط .

3 – ویژگی های پیامگیر ( جنسیت ، سواد ، درآمد ، . . . ) .

4 – محیط پیام ( شرایط دریافت پیام ) .

 

تأثیر تلویزیون :

پژوهشهای گوناگون که تا کنون انجام شده نشانگر آن است که نقش تلویزیون معمولاٌ بیشتر جنبه صیقل دهی و مشخص ساختن باورهای مردم  و تقویت نگرش های قبلی آنهاست تا تغییر عمده نگرش ها یا تعیین رفتار آنان . فرستندگان پیام ، اقدام به ارسال پیام ها می کنند و دریافت کنندگان یا پیام گیران از میان آنها انتخاب خود را به عمل می آورند .  برخی را برمیگزینند و بعضی را رد می کنند و به این ترتیب در حد توانایی و خواست خود ، از آنها استفاده می کنند . البته این بدان معنا نیست که رسانه های جمعی ، هیچ تأثیری ندارند ، بلکه بدان معنی است که این تأثیر به صورت خودکار انجام می گیرد و غیر قابل مقابله هم نیست . در واقع میتوان گفت که تأثیر ارتباط در هر دوره ، به شرایط ، نیازها و اهداف بخشهای مختلف جامعه و نیز به ابزار و شیوه ارائه پیام و ویژگیهای خود پیامگیر بستگی دارد .

تلویزیون ، تماشاگر را با تمام وجودش جذب برنامه خود می کند و او را وا می دارد تا از تمامی حواسش برای درک آن استفاده کند و یا به عبارت دیگر ایجاب می کند که تماشاگر مدام با او همراه باشد .

وسایل الکترونیکی به ویژه تلویزیون و دستگاه های پیچیدة محاسبه گر ، سر انجام همه چیز را تغییر می دهند و دگرگون می کنند . در پرتو وسایل ارتباطی الکترونیک ، چهره کار و زندگی اجتماعی دگرگون می شوند ، جوامع و ملتها به هم نزدیک می گردند و در نهایت ، دهکده ای به پهنای کره ارض ، پدید می آید ( مارشال مک لوهان آمریکایی آن را اصطلاحاٌ « دهکده جهانی » می نامد ) .

تلویزیون ضمن آنکه همه مزایای وسایل دیگر را در بر دارد ، با افزودن بیان تصویر به آنها قدرت نفوذ فوق العاده ای به دست آورده است . تلویزیون قادر است نه تنها در یک کشور ، بلکه در سراسر یک منطقه و حتی در یک قاره « جریانی واحد » پدید آورد .

در تحولات آینده زندگی بشری ، وسایل الکترونیکی در زمینه های مختلف صنعتی ، آموزشی و فرهنگی نقش تعیین کننده ای دارد .

یکی از ویژگی های بارز قرن حاضر ، تبادلات فرهنگی و مراودات بین المللی است . در قرون گذشته ، فرهنگ ها و جوامع ، ارتباط چندانی با یکدیگر نداشتند و از لحاظ درونی ، دارای انسجام و یکپارچگی بیشتری بودند . عامل عمده این انسجام ، عامل سنت در جوامع دودمانی بوده است ، حال آنکه امروزه هجوم بی امان تلویزیون بدون مرز ماهواره ای ، چهره کار و زندگی و حتی شیوه جنگ و صلح را در جهان دگرگون کرده است ، این امر سبب آشناییها و برخوردها و به نوعی تداخل فرهنگها و نظامهای ارزشی در جوامع مختلف شده است که امروز در گیرودار آن قرار دارد . تکنولوژی هایی از قبیل ماهواره ، تلفن ، کامپیوتر ، رادیو و تلویزیون این امکان را برای انسان فراهم آورده است که با وجود فاصله های زیاد جغرافیایی ، با همنوعان خود در سراسر جهان به کمک ابزارهای الکترونیک در ارتباط قرار گیرد .

استفاده از ماهواره های پخش مستقیم هزینه و زمان لازم برای احداث شبکه های تلویزیونی را به شدت کاهش داده است . مناطق دور افتاده می توانند به سادگی ، با برپایی گیرنده های جمعی ، ارتباط خود را برقرار سازند . اکنون برای رهبران ملی ، این موقعیت فراهم شده است که با برقراری ارتباط دیداری برای مناطق غیر قابل دسترس ، توسعه و تمامیت ملی را ارتقاء دهند .

 

تلویزیون و آموزش :

روش های آموزشی سنتی دیگر با واقعیتهای دنیای امروز سازگار نمی باشد . بحرانهای دانشگاهی موجود جهان ناشی از عدم انطباق نظام آموزشی با شرایط ارتباط الکترونیکی است که لازم است برای تأمین نیازمندیهای جوامع کنونی ، در روشها و برنامه های آموزش تجدید نظر شود .

برای آموزش ، نه زمانی معین وجود دارد و نه مکانی مشخص . آموزش جزء زندگی است و از آن جدایی ناپذیر است .

رسانه های ارتباطی خواه برای این کار ( آموزش ) ‌برنامه ریزی شده باشند و خواه نشده باشند ، آموزش دهنده اند .زیرا مردم همواره از آنها تأثیر می پذیرند و می آموزند .  رسانه ها فراهم آورنده دانش و شکل دهنده ارزشهایند . اگر مستقیماٌ به کار گرفته شوند ، می توانند نگرشها یا مهارتهای خاصی را توسعه دهند ، هنگامی که وظایف آموزش ویژه ای برعهده نظامهای ارتباطی نهاده شود ، آنها اغلب در زمینه هایی مؤثر می افتند که نظامهای آموزش رسمی در آنها بی تأثیر بوده اند .

رسانه های ارتباطی ، خواه عامداٌ به کار گرفته شوند و خواه بر اساس ماهیت ذاتی خویش عمل کنند ، به عنوان نظامهای آموزش موازی برای شهروندان در کنار آموزش مدرسه ای و به ویژه آموزش مادام العمر نقش عمده ای ایفا می کنند و اغلب با آنها بسیار بیشتر و آسان تر ارتباط برقرار می کنند .

بدین ترتیب وسایل ارتباط جمعی ، با انتشار اطلاعات ، آگاهی ها و دانستنی های نوین ، آموزش رسمی را از انحصار مدارس ، آموزشگاه ها و دانشگاه ها خارج کرده اند و در پاره ای موارد ، در کنار تلاش های آموزشگران ، معلمان و استادان ، دانستنی های علمی نوین و میراث های فرهنگی – اجتماعی را به دانش آموزان و دانشجویان منتقل می سازند و بدین ترتیب ، وسایل ارتباط جمعی افزون بر نقش تکمیلی آموزش مدارس و دانشگاه ها ، بدون هیچ محدودیت زمانی ، مکانی ، سنی و جنسی ، آموزش انسانها را در جامعه بر عهده دارند .

در میان رسانه های جمعی ، رادیو و تلویزیون از لحاظ آموزش غیر رسمی ، جایگاه ویژه ای دارند . اگر از خصلت سرگرم کننده رادیو و تلویزیون بگذریم ، ‌این وسایل به دلیل برد وسیعشان ، یکی از بهترین وسایل آموزشی و فرهنگی هستند که هم اکنون در اختیار کشورها و جوامع مختلف قرار دارند . کشورهای مختلف ، بر اساس نیازهای آموزشی خود می توانند افزون بر آموزش مواد درسی، استفاده های ثمر بخشی از رادیو و تلویزیون در زمینه آموزش غیر رسمی به عمل آورند .

وقتی اطلاعات و افکار نو از مراکز به روستاهای دور افتاده و جدا از اجتماعات صنعتی می رسد ، تغییر و تحول نیز بدنبال آن خواهد آمد .

توسعه اقتصادی جز در صورت تحقق توسعه اجتماعی میسر نیست و توسعه اجتماعی مستلزم بسط آموزش و اطلاعات است . بنابراین باید پذیرفت که وسایل ارتباط جمعی ، تأثیری قطعی بر توسعه فرهنگی و از خلال آن ، توسعه اقتصادی خواهند داشت . برای گسترش زراعت و صنعت ، باید سرمایه گذاری های اجتماعی را رونق بخشید و این امر متضمن بسیج منابع انسانی است که در آن میان ، آموزش عاملی اساسی است .

آموزش غیر رسمی از طریق امواج رادیو و تلویزیون ، میتواند در تمامی ساعات شبانه روز شیوه های صحیح  کشاورزی ، دامداری ، بهداشت ، حمل و نقل و ترافیک و غیره را دربرگیرد و در بهبود وضع جامعه مؤثر افتد .

کاربرد رادیو و تلویزیون در آموزش غیر رسمی کشورهای مختلف ، شدیداٌ تابع هدفهای توسعه و رشد آن کشورهاست و از این رو ، تفاوتهای چشمگیری که در کاربرد و محتوای آموزشی رادیو و تلویزیون در جوامع گوناگون یافت می شود ، کاملاٌ منطقی به نظر می آید .

رادیو آموزشی در سالهای پیش از جنگ جهانی دوم ، به ویژه در آمریکای شمالی و کشورهای اروپای غربی رواج و گسترش یافت . در سالهای پس از جنگ ، همزمان با ورود تلویزیون به بیشتر کشورها، تلویزیون آموزشی نیز رو به گسترش نهاد .

تلویزیون آموزشی نیز ، در بیشتر کشورهای اروپایی در خود سازمانهای رادیو و تلویزیون عمومی جای داشت و با استفاده از تجهیزات و تسهیلات ، همان برنامه های آموزشی را تولید و پخش می کردند . برای نمونه در انگلستان ، بی بی سی در عین آنکه مشغول تولید و پخش برنامه های اطلاعاتی ، آموزشی و سرگرم کننده بود ، در این سازمان بخش خصوصی برای برنامه های درسی بوجود آمد تا برنامه هایی برای بهبود کیفیت دروس و به عنوان مکمل درس مدارس کشور تولید و پخش کند .

اکنون تلویزیون در بسیاری از کشورها به عنوان وسیله ای کمک آموزشی مورد بهره برداری قرار می گیرد . به عنوان نمونه در کشور ما ، ایران ، علاوه بر وجود برنامه های آموزشی در شبکه های مختلف ، شبکه ای اختصاصی با نام « شبکه آموزش » تأسیس شده و در حال ارائه مطالب ، برنامه ها و دروس با محتوای آموزشی به مخاطبان است .

در واقع وظیفه تلویزیون ، می تواند کمک به رفع مشکلات کمی آموزش در شرایط کثرت شمار دانش آموزان ، کمبود معلم با تجربه ، کمبود تسهیلات و کمک در جهت انجام وظایف آموزشی و نظایر آن باشد .

1- آموزش همه جایی : بر خلاف اعصار قبل ، تنها مدرسه یا سازمانهای آموزشی انحصار آموختن را در دست ندارند ، بلکه آموزش در همه جای جامعه به چشم می خورد ، با ورود تلویزیون به خانه ، در این مکان نه تنها می توان خورد و خوابید ، بلکه می توان آموخت .

2- آموزش غیر تجریدی : با ورود به عصر ارتباطات الکترونیک ، مخصوصاٌ تلویزیون ، آموزش صرفاٌ مجرد و دور از واقعیت نخواهد بود ، بلکه فرایند آموختن در واقعیت و به همراه آن صورت پذیر است . با پیدایی ویدئوکاستها ، این فرایند سرعت و سهولت بیشتری می پذیرد . آنچنان که هر سازمان آموزشی می تواند خود خزانه ای از دانستنیهای عینی و ملموس را در اختیار داشته باشد . این آموزش نه تنها غیر تجریدی است ، بلکه عینی و در کنار و همراه واقعیت است .

3- آموزش چند بعدی : با استفاده از ابزار الکترونیکی ، آموزش تنها از راه انتقال دانستنی ها از طریق گوش ضورت نمی پذیرد ، بلکه میتوان از چندین حس با هم ،‌ در راه آموزش سود جست .

4- فراغت آموزشی یا فرهنگی : چنانچه وسایل ارتباط جمعی به درستی بکار آیند ، زمان فراغت انسانها از بی حاصلی درآمده و بارور خواهد شد . در این زمان می توان هم از خلاء در اوقات فراغت خلاصی یافت و هم سرگرمی هایی را در راه گذران این اوقات قرار داد که جنبه فرهنگی و آموزشی داشته باشند . اکنون انسانها غرق در انبوهی از اطلاع و خبر قرار دارند .

 

نظام ارتباطی :

در دهه های اخیر ، پژوهش  در باره نظام ارتباطی به عنوان یکی از ارکانهای مهم احتماعی که با دیگر نظامهای موجود در جامعه روابط و مبادلات متقابلی دارد و به نیازهای گوناگون جامعه انسانی پاسخ می دهد ، توجه بسیاری از پژوهشگران علوم ارتباطات را به خود جلب کرده است . از آنجا که نیازهای بشری گوناگون است و پیچیدگی های جامعه انسانی روزافزون می باشد ، نقش وسایل ارتباطی اشکال و جنبه های مختلفی به خود می گیرد . بنابر این نظام ارتباطی در مفهوم عام ، پدیده ای است جهانی که در همه جا وجود دارد و به نیازهایی پاسخ می دهد که برای تمامی افراد مشترک است . در واقع ، جامعه انسانی نمی تواند بدون نظام ارتباطی به حیات خود ادامه دهد .

 امروزه فرهنگ سازی ، آموزش ، اطلاع رسانی  و ایجاد مشارکت اجتماعی ، برقراری ارتباط پویا و زنده با پیامگیران ، حفظ تنوع و تازگی در تولیدات فرهنگی ، فکری ، سیاسی و عرضه اندیشه های نوین ، از مهمترین نقشها و کارکردهای وسایل ارتباط جمعی است .

اثرات وسایل ارتباط جمعی ، بسیار گسترده و گوناگون است ، این اثرات ممکن است به صورت دراز مدت و کوتاه مدت انجام گیرد . ممکن است قوی و یا ضعیف باشند . این اثرات ممکن است ناشی از محتوای ارتباطات باشند ،‌ممکن است جنبه های روانی ، سیاسی ،‌اقتصادی و یا اجتماعی داشته باشند و همچنین احتمال آن می رود که بر روی عقاید ، ارزشها ، اطلاعات ، مهارتها ، گرایشها و رفتارهای ظاهری تأثیر بگذارند .

 

روشهای پژوهش در وسایل ارتباط جمعی :

از زوایای مختلف و به شیوه های گوناگون انجام می شود .

الف – از نظر تاریخی :

1- پژوهش در زمینه ارتباطات رو در رو یا میان فردی .

2- پژوهش پیرامون ارتباط جمعی .

ب – از نظر فرایندهای ارتباط :

1- روش تاریخی – انتقادی .

2- روش تشریحی – تحلیلی .

3- سرگذشت پژوهی ( مطالعه موارد برگزیده ) .

4- مطالعات تجربی میدانی .

5- روش عطف به ما سبق .

6- روش تجربة کنترل شده .

ج – از یک نظر دیگر :

1- روش تحلیل محتوا ( از طریق مطالعات کتابخانه ای و مرور اسناد ) .

2- تحقیق پیمایشی ( با نظر خواهی از افراد و گروه ها ) .